dell shekaste
bedone sharh
دنیا که شروع شد,زنجیر نداشت.خدا دنیای بی زنجیر آفرید.آدم بود که زنجیر را آفرید.آدم بودکه زنجیر را ساخت.شیطان کمکش کرد. دل,زنجیر شد.عشق,زنجیر شد.دنیا,پر از زنجیر شد.و آدمها همه دیوانه زنجیری. خدا دنیای بی زنجیر میخواست,نام دنیای بی زنجیر اما بهشت است. امتحان آدم همین جا بود.دست های شیطان از زنجیر پر بود. خداگفت:زنجیره ات را پاره کن.شاید نام زنجیر تو عشق است. یک نفر زنجیرهایش را پاره کرد.نامش را مجنون گذاشتند.مجنون اما نه دیوانه بود نه زنجیری.این نام را شیطان بر او گذاشت.شیطان ادم رادر زنجیر میخواست. لیلی مجنون را بی زنجیر میخواست.لیلی میدانست خدا چه میخواهد. لیلی کمک کرد تا مجنون زنجیرش را پاره کند لیلی زنجیر نبود.لیلی نمی خواست زنجیر باشد. لیلی ماند;زیرا لیلی نام دیگر آزادی است.
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |