dell shekaste

bedone sharh

قلبها دریچه نفوذند

آنکس که صادقانه نفوذ کند

مهمان همیشگی من است



نظرات شما عزیزان:

سجاد عاشق
ساعت13:20---13 مهر 1391
سلام

الان خاطره ی بعدی را مینویسم

باشه عکس عاشقی ام را نشونتون میدم اما شرط داره.

اهل کجایید؟

سن؟


پاسخ:منتظر خاطرتونم


دختری ازجنس آرامش
ساعت11:55---13 مهر 1391
صادقانه نفوذ کند....زیبابودپاسخ:میدونی چرا به دلت نشست چون حقیقت بوده وچیزی که الانه داره به دست خاک سپرده میشه

مهیار
ساعت7:04---12 مهر 1391
می خوام 1چیز بگم شاید ناراحت بشی ولی من 1شیعه که روشن فکر باشه در طول 18 سال زنگی باهاشون ندیدم راستش دارم به شعورتون شک می کنم من وقتی اب می خورم میگم یا حسین شهید بعد وقتی منو میبینید انگاری با برادر شیطون طرفید


کسی که 1روزی خدای من بود براش مهم نبود که دارم مذهب واقعه ای و درستمو عوض می کنم تا شاید اون نره ولی اون موقع فهمیدم اسلامی که شیعه داره یعنی چی


حرف شیعه سنی نیست حرف انسانیت و شعوره که من هیچ از شیعه ندیدم


شما همتون حرف دارین من اگه قسم به سر امام علی نبود تموم اون قرص هارو خورده بودم پس بدون ایمان من به اهل بیت با این که سنیم بیشتر از امثال توا


لعنت به من و احساسم
پاسخ:دوست ندارم بحث بکنم میتونم ولی نه حوصلشو دارم و نه انگیزشو
شما هرطور میخای فکر کن
آزادی بیان داری ولی حق توهین نداری
من مشکلم با بزرگای مذهبتونه نه باشماآقای محترم
که نیازی هم به اثبات ندارم
امیدوارم طبل توخالی نباشین
ادعای ایمان تون با غرورتون باهم تناقض دارن
ایمان وغرور درکنار هم معنا ندارن

پاسخ:منم نیازی به تصدیق شما توی شعورم ندارم به کسی ربطی نداره که مخاطب شما مشکل داشته وشاید مقصر شما بودی که اونو انتخاب کردی.وآدم نباید تر وخشک رو باهم بسوزونه آقای محترم همه رو به یه دید نگاه نکنین خودمون وخودتونم خوب میدونین که شعور شیعه تاچه حده حرف ندارم عمل دارم اگه روی دینم وسنتم شریعتم تعصب دارم چون جای تعصب داره خیلی سعی میکنم که روشون قسم نخورم خصوصا بخاطر چیزای چرت ومزخرف ولی اونی که بایستی بدونه میدونه که قسمی نخوردم که امامم توش باشه وبهش عمل نکرده باشم شمام زاویه دیدتو تغییر بده آقای محترم بحث نمیکنم سر مذهب کسی باهاش چون دوست ندارم تحمیل کنم به کسی چیزیو ویا ناراحتش کنم جایی که هستم هستن امسال شما ولی اصلا مثل شما نیستن حداقلش اینه که میدونن چطور صحبت کننواحترام و حد وحدود خودشونو حفظ میکنن شمام بهتر بری از تعصب بی جاتون کم کنی من توهینی نکردم که مستحق این توهین شما باشم بهتونم اجازه نمیدم هر چی از دهن مبارک خارج کردین تحویل من بدین آقا


محمد
ساعت7:03---12 مهر 1391
سلامپاسخ:تا جایی که تونستیم اول وقت خوندیم باشه حتما ادامه میدم ممنونم اگه شیطونی نبود که خوب دیگه دلیل وتوجیهی برای گناهانبود نمازام مطمئنا اول وقت خونده میشد ومشکلی نبود ممنونم از دعای خیرتون پیروز باشین

محمد
ساعت6:23---11 مهر 1391
سلام

دعایت می کنم با این نگاه خسته، گاهی مهربان باشی

به لبخندی تبسم را به لب های عزیزی هدیه فرمایی

بیابی کهکشانی را درون آسمان تیره شب ها

بخوانی نغمه ای با مهر

دعایت می کنم، در آسمان سینه ات

خورشید مهری رخ بتاباند

دعایت می کنم، روزی زلال قطره اشکی

بیاید راه چشمت را

سلامی از لبان بسته ات، جاری شود با مهر

دعایت می کنم، یک شب تو راه خانه خود گم کنی

با دل بکوبی کوبه مهمانسرای خالق خود را

دعایت می کنم، روزی بفهمی با خدا

تنها به قدر یک رگ گردن، و حتی کمتر از آن فاصله داری

و هنگامی که ابری، آسمان را با زمین پیوند خواهد داد

مپوشانی تنت را از نوازش های بارانی

دعایت می کنم، روزی بفهمی

گرچه دوری از خدا، اما خدایت با تو نزدیک است

دعایت می کنم، روزی دلت بی کینه باشد، بی حسد

با عشق، بدانی جای او در سینه های پاک ما پیداست

شبانگاهی، تو هم با عشق با نجوا

بخوانی خالق خود را

اذان صبحگاهی، سینه ات را پر کند از نور

ببوسی سجده گاه خالق خود را

موفق باشی
پاسخ:خوشبختانه خیلی وقته راه خونمو گم کردمو به خالقم رسیدم به فاصلمونم واقفم ممنون از دعاهاتون


محمد
ساعت7:10---10 مهر 1391
پاسخ:سلام ممنون شکسته نفسی نکنین سلامت باشین

love
ساعت17:41---7 مهر 1391
با اجازه لینک هم کردم اگه خواستی منو لینک کن
پاسخ:لینکیدم ممنون


سجاد عاشق
ساعت17:33---7 مهر 1391
سلام

خب بعدا بیا مطلب بعدی را بخون.خوش حال میشم بیشتر آشنا بشیم.

تو یاهو مسنجر آنلاین میشید؟

لینک ات کردم
پاسخ:منم لینکیدم حتما میام بله چطور؟


آرزو
ساعت17:44---1 مهر 1391
دلـت را بتـکان ...
دلـت را بتـکان ...
غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن
دلت را بتکان
اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین
بگذار همانجا بماند
فقط از لا به لای اشتباه هایت،
یک تجربه را بیرون بکش
قاب کن و بزن به دیوار دلت ...
دلت را محکم تر اگر بتکانی
تمام کینه هایت هم می ریزد
و تمام آن غم های بزرگ
و همه حسرت ها و آرزوهایت ...
باز هم محکم تر از قبل بتکان
تا این بار همه آن عشق های بچه گربه ای هم بیفتد!
حالا آرام تر، آرام تر بتکان
تا خاطره هایت نیفتد
تلخ یا شیرین، چه تفاوت می کند؟
خاطره، خاطره است
باید باشد، باید بماند ...
کافی ست؟نه،هنوز دلت خاک دارد
یک تکان دیگر بس است
تکاندی؟دلت را ببین
چقدر تمیز شد...

دلت سبک شد؟
حالا این دل جای "او"ست
دعوتش کن
این دل مال "او"ست...
همه چیز ریخت از دلت،

همه چیز افتاد و حالا
و حالا تو ماندی و یک دل
یک دل و یک قاب تجربه
یک قاب تجربه و مشتی خاطره
مشتی خاطره و یک "او"...
خـانه تـکانی دلـت مبـارک


آرزو
ساعت17:42---1 مهر 1391
سلام ممنون كه سر زدي و نظر دادي باعث افتخاره كه لينكت كنم بازم سر بزنپاسخ:بازم ممنون حتما خوشحال میشم بیام پیشت آجی جون

ayda
ساعت16:05---1 مهر 1391
slm webe kho0bi dari mamn0n misham b manam 1sari bezaniپاسخ:چشم خانومی

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 30 شهريور 1386برچسب:,ساعت 17:11 توسط binam| |


Power By: LoxBlog.Com