dell shekaste
bedone sharh
باید فراموشت کنم,چندیست تمرین میکنم من میتوانم میشود,آرام تلقین میکنم با عکس های دیگری تا صبح,صحبت میکنم با آن اتاق خویش را,بیهوده تزیین میکنم سخت است اما میشود,در نقش یک عاقل روم نه شب دعایت میکنم,نه صبح نفرینت میکنم حالم نه اصلا خوب نیست,تا بعد بهتر میشوم فکر برای این دل تنهای غمگین میکنم من می پذیرم رفته ای و بر نمیگردی همین خود را برای درک این صدبار تحسین میکنم از جنب و جوش افتاده ام,دیگر نمیگویم به خود وقتی عروسی میکند این میکنم,آن میکنم هر جا دعا کردم نشد,شاید کسی آمین نگفت حالا تقاضای دلی سرشار از آمین میکنم نه اسب,نه باران,نه مرد,,,, تنهایم و این دائمی است اسب حقیقت را خودم با این نشان زین میکنم یا میبرم یا باز هم,نقش شکستی تلخ را در خاطرات سرخ خود,با رنج آذین میکنم حالا نه تو مال منی,نه خواستی سهمت شوم این مشکب من و بود و هست,در عشق گلچین میکنم کم کم ز یادت میروم,این روزگار و رسم اوست این جمله را با تلخی اش صد بار تضمین میکنم
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |